هیپهاپ سبکی از موسیقی است که اصولاً با نام موسیقی رپ شناخته میشود . این سبک از اواسط ۱۹۷۰ تا به امروز در آمریکا رواج دارد . و از سال ۱۹۸۰ به بعد از مردمی ترین موسیقیهای آمریکا به عنوان زیرمجموعهای از موسیقیهای پاپ بهشمار میآید . این سبک دو زیرمجموعه اصلی دارد که شامل رپزدن و دیجیگری میشود. رپ یک نوع طرز گویش و خوانندگی است که توسط سیاهپوستان امریکایی برای مبارزه با تبعیض نژادی ابداع شد از بزرگترین خوانندگان آن میتوان به توپاک و امینم و کانیه وست اشاره کرد. رپ ابتدا به زبان انگلیسی و بعد آلمانی فرانسه و فارسی رایج شده هم اکنون خوانندگان رپ فارسی با استفاده از استودیوهای زیرزمینی کار خود را پیش میبرند .گویش رپ و رپ خوانی از رنگین پوستهای امریکایی جان گرفته و به دلیل مبارزه با تبعیض نپادی صورت گرفته و هم اکنون بر لب و دهان رپرهای این نسل میچرخد.کار رپرهای ایرانی دارای فرقهایی با رپرهای امریکایی و المانی و فرانسوی است.که میتوان رپ پرشین را تک در دنیا خواند. این گونه از موسیقی بر گونههای دیگر موسیقی نیز تاثیراتی داشتهاست. فرهنگ رپ، فرهنگی که خصوصاً به جوانان سیاه و اقشار تحتانی در جوامع غرب تعلق دارد، از آمریکا سرچشمه گرفته و شورشگران سراسر جهان را تحت تاثیر قرار دادهاست. رپ فرهنگ کوچه و خیابان است که با استفاده از ابزار و آلات بسیار محدود و ابتدائی، توجه افراد را بخود جلب میکند. نقاشیهای بسیار هنرمندانه و مبتکرانه بر دیوارهای شهر، شعارنویسی با خط مخصوص، رقصهای پر تحرک در گوشه خیابان و ترانه خوانی با سبک خاص، همگی اجزایی از فرهنگ رپ هستند. کلام موسیقی رپ با بحر طویل قابل مقایسهاست. کلمات تقریباً بصورت صحبت عادی ادا میشوند، و ضربی قوی آنرا همراهی میکند. انقطاعها و برگشتها در نحوه نواختن ضرب و صدای خراش گونهای که با تبدیل صفحه گرامافون به یک آلت موسیقی ایجاد شده، تحرک و شوری بیسابقه بر شنونده بر میانگیزد.موسیقی رپ از تکامل اشکال دیگری از موسیقی سیاهان در محلههای فقیرنشین برانکس نیویورک و تا حدودی هارلم شکل گرفتهاست. این محلات، نقطه تمرکز گروههائی از سیاهان است که سالها پیش تحت شرایط فلاکت بار اقتصادی مجبور به مهاجرت از ایالات جنوبی به شهرهای بزرگ نظیر نیویورک شدند. آنها کار در مزارع را رها کرده و به پرولتر تبدیل گشتند. اما اگر به ریشهها و ماخذ این موسیقی باز گردیم به غرب آفریقا و سرودهای کستایش ساوانا میرسیم. در نیجریه و گامبیا نیز تکخوانهائی وجود دارند که طنزهای اجتماعی را بشکل ترانه و نقالی اجراء میکنند و این بسیار به رپ شبیهاست. موسیقی رپ از طریق محلات فقیر نشین نیویورک که محل تلاقی توده مهاجر جزایر کارائیب با توده سیاه میباشد، بر موسیقی رگه تاثیر نهادهاست.اواخر دهه ۱۹۶۰، وقتی که آمریکا زیر ضربه مبارزات انقلابی در شورهای تحت سلطه اش، خصوصاً ویتنام، قرار داشت و انقلاب چین نیز بر شورشگران و انقلابیون در ایالات متحده تاثیر نهاده بود و دریچهای از آگاهی طبقه کارگر و دورنمای انقلابی را برویشان گشوده بود، در شهرهای بزرگ آمریکا تضادهای طبقاتی میان سیاه با بورژوازی امپریالیستی و پایههای اجتماعیش حدت و شدتی فوق العاده یافته بود. بین محلات فقیرنشین سیاه با سایر نقاط شهر نیویورک، چیزی شبیه به خط مرزی وجود داشت . خط مرزی شاهد درگیری میان دستههای متشکل سفیدهای نژاد پرست و پلیس از یکطرف با گروههای بزرگ و متشکل جوانان سیاه بود. تشکیل این گروهها، پاسخی ضروری به تعرضات و سرکوبگریهای مداوم حکومت علیه ساکنان بیغولههای نیویورک بحساب میآمد. گروههای رپ از دل همین تشکلات شورشی سیاه شکل گرفت. موسیقی خیابانی رپ که نخست توسط گروههای کوچک سیاه پوست در محدوده محلات اجرا میشد از سال ۱۹۷۹ پا بعرصه بازار موسیقی گذاشت. افشاگری از رپهای ارتجاعی و تجارتی یکی از وظایف خوانندگان مترقی و انقلابی رپ، و در قالب ترانههای رپ است. این کار را رپخوانهای انقلابی نظیر «دی» بارها انجام دادهاند. مثلا در سال ۱۰۷۹، ترانهای تجارتی خوانده شد که در آن از خوش بودن و جشن گرفتن و کاری بدرد بقیه مردم نداشتن، صحبت شده بود؛ «دی» ترانهای تحت عنوان «چگونه ملت سیاه را بپا خیزانیم؟» خواند و در آن، خطاب به سرایندگان آن ترانه تجارتی چنین گفت: جشن تو میتواند بزودی زود خاتمه یابد، وقتی که آنها، یکروز بعد از ظهر، بقول خودشان اگر چه طی سالهای اخیر، بسیاری از موسیقیدانان ارتجاعی از این سبک در پارهای از آثار خود استفاده کردهاند، اما جوهر و روح شورشگر رپ همچنان در وجود گروههای یاغی ضد سیستم، در محلات فقیرنشین و محافل سیاسی و غیر قانونی آمریکا زندهاست در اینجا قسمتی از نخستین ترانه رپ اعتراضی که از معروفیتی بین المللی برخوردار گشته و «پیام» نام دارد را میخوانیم. این ترانه از آثار «گرند مستر فلش» و گروه «فوریوس فایو» است. این ترانه حکایت شرایط نابسامان طبقههای فقیرنشین جامعه است. دستم را بهروی اسلحهام میفشارم، چرا که قصد جانم را کردهاند. مرا هل ندهید، دیگر جان به لبم رسیده
| نوشته شده توسط پویا در دوشنبه 86/6/26 و ساعت 4:24 عصر | نظرات دیگران()